سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستاد برگزاری نماز جمعه شهرستان عباس آباد
درباره
جستجو


تدبّر در قرآن
آیه قرآن
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

 

رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم):

«والذى بعثنى بالحق بشیراً لولم یبق من الدنیا الا یوم واحد، لطول الله ذلک الیوم حتى یخرج فیه ولدى المهدى، فینزل روح الله عیسى بن مریم فیصلى خلفه، وتشرق الارض بنور ربها، ویبلغ سلطانه المشرق والمغرب».

اکمال الدین، ص 163.

سوگند به آن کسى که مرا به حق براى بشارت (به رحمت خویش) مبعوث فرموده، اگر جز یک روز از عمر عالم باقى نماند، هرآینه خداوند آن روز را آن چنان طولانى سازد تا در آن روز فرزندم مهدى از پرده غیبت خارج گردد، سپس روح الله عیسى بن مریم نازل گردد و پشت سر او نماز گذارد، و زمین به نور پروردگارش (از ظلمتهاى ظلم و تاریکیهاى فساد و جهل) به روشنائى گرآید، و قدرت و حکومت او تا شرق و غرب عالم گسترش یابد.

 رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم):

«یا اُبى! طوبى لمن لقیه و طوبى لمن احبه و طوبى لمن قال به، ینجیهم من الهلکة وبالاقرار بالله وبرسوله و بجمیع الائمة یفتح الله لهم الجنة، مثلهم فى الارض کمثل المشک الذى یسطع ریحه فلا یتغیر ابداً، و مثلهم فى السماء کمثل القمر المنیر الذى لایطفا نوره ابداً».

(عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 59).

اى اُبى! خوشا به حال کسى که با او دیدار نماید، خوشا به حال آنکه او را دوست بدارد، خوشا به حال آنکه به او معتقد باشد، خداوند آنان را از هلاکت نجات بخشد، و بواسطه اقرار و اعتقاد به خدا و به رسولش و به تمام امامان، خداوند درهاى بهشت را برایشان بگشاید! آنان در زمین همانند مُشک اند که بوى خوشش در فضا پخش و پراکنده گردد و هیچ گاه فاسد نشود، و در آسمان هم چون ماه درخشنده اند که هیچ گاه خاموشى نمى پذیرد.

 رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم):

«یکون فى امتى المهدى، تنعم امتى فى زمانه نعیماً لم یتنعم مثله قط».

الزام الناصب، ص 163.

مهدى در امت من است و امتم در عصر او از موهبت و نعمت فراوان برخوردار گردند بگونه اى که هیچ گاه آن چنان بهره مند نشده باشند.

 امیرالمؤمنین (علیه السلام):

«... ویذهب الشر و یبقى الخیر و یزرع الانسان مداً و تخرج له سبعة امداد کما قال الله تعالى، و یذهب الزّنا و شرب الخمر، و یذهب الرّبا، و یقبل الناس على العبادات، و الشرع والدیانة، والصلاة فى الجماعات، و تطول الاعمار، و تؤدى الامانات و تحمل الاشجار، و تتضاعف البرکات، و تهلک الاشرار و تقى الاخیار ولایبقى من یبغض اهل البیت(علیهم السلام

(عقد الدرر به نقل از منتخب الاثر، ص 474).

شرّ از جهان رخت بربندد و خیر و نیکى بجاى ماند و انسان یک مدّ بذر کشت نماید و هفت مدّ برایش محصول دهد چنانچه خداى تعالى فرموده است. زنا و شراب و ربا از بین برود، و مردم به عبادت و دیانت و نماز جماعت روى آورند، عمرها طولانى، امانتها به صاحبانشان مسترد، درختان بارور، خیرات و برکات مضاعف گردد. اشرار از میان

بروند و نیکان باقى مانند و از دشمنان اهل بیت(علیهم السلام)کسى باقى نماند.

 امیرالمؤمنین (علیه السلام):

«ولو قد قام قائمنا لانزلت السماء قطرها، ولا خرجت الارض نباتها، ولذهبت الشحناء من قلوب العباد».

(بحارالانوار، ج 52، ص 316).

وقتى که قائم ما قیام نماید، آسمان قطرات بارانش را فرو بارد و زمین روئیدنیها و گیاهانش را برویاند و کینه و عداوت از دلهاى بندگان زائل گردد.

 امام باقر (علیه السلام):

اذا قام قائمنا وضع یده على رووس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم

(بحارالانوار، ج 52، ص 336).

زمانى که قائم ما قیام نماید، دست خویش بر سر بندگان گذارد و بدین وسیله نیروهاى مردم را تمرکز بخشیده و اخلاقشان را کامل سازد.

 امام باقر (علیه السلام):

حضرت باقر (علیه السلام) در مورد رشد فرهنگى مردم در عصر ظهور فرمود:

«وتؤتون الحکمة فى زمانه حتى ان المراة لتقضى فى بیتها بکتاب الله تعالى و سنة رسول الله صلى الله علیه و آله».

بحارالانوار، ج 52، ص 352.

علم و حکمت به همه شما در زمان مردى از خاندان ما آموخته شود، بطورى که حتى زن در خانه اش بر طبق کتاب خدا و سنت رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) قضاوت نماید.

 امام صادق (علیه السلام):

«لن تذهب الدنیا حتى یخرج رجل منا اهل البیت یحکم بحکم داود و آل داود لایسأل الناس بیّنة».

کافى، ج 1، ص 397.

دنیا به پایان نرسد جز اینکه مردى از خاندان ما اهل بیت خروج نماید و به حکم داود و آل داود حکم کند و از کسى بیّنه و گواه نطلبد.

برگرفته از سایت مسجد مقدس جمکران* ))




      
ارسال شده در جمعه 90/1/26 ساعت 11:20 ص توسط ستاد برگزاری نماز جمعه شهرستان عباس آباد

در گشت و گذارهای اینترنتی (وب گردی!) شعری رو در سایت تبیان خوندم که دیدم واقعا وصف الحال خیلی از ما آدم هاست. بی لطف نیست خواندن یک بار این شعر زیبا و جالب:

میلاد امام مهدی ( عج )

از دوری تو غمین و نالان هستیم

وز کرد? خود کمی پشیمان هستیم

اصلیت ما را تو اگر می پرسی

از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!

------------------------------

ما لشگری از سلاح روسی داریم

در دوز و کلک رگ ونوسی داریم

هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم

این هفته فقط نیا عروسی داریم!

 ------------------------------

  از جور زمانه ما شکایت داریم

انداز? کوه و صخره حاجت داریم

ما مشکلمان گرانی و بیکاریست

آقا به نبودنت که عادت داریم...

------------------------------

ما قیمت روز ارز را می دانیم

معیار بهای بورس در تهرانیم

فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است

هر روز دعای عهد را می خوانیم

------------------------------

صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو

از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو

آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...

ار آنچه که ما دوست نداریم نگو




      

کدام گوشه ی دنیا نهفته روی چو ماهت

اله من ز که پرسم نشان یوسف چاهت

 

چقدر ناز غزل را کشیده ام که سراید

تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت

 

به کوچه های عبورت چقدر اب بپاشیم

یواشکی من و این چشم های مانده به راهت


 

 


 

 

هنوز می رسد از لا به لای این همه تقویم

صدای ندبه و زاری ز جمعه های پگاهت

 

چه قصه ها که شنیدم ز کودکی ز ظهورت

نیامدی و شدم خود چه قصه گوی پر اهت

 

چقدر هلهله دارد طنین سبز طلوعت

چقدر همهمه دارد گدای این همه جاهت

 

چگونه جان بسپارم به پای سرخ ظهورت

به وقت گفتن این شعر و یا رکاب سپاهت

 

شکسته بال عروجم ز تیرهای معاصی

خدا کند که نیفتم ز دیدگان سیاهت

 

تمام شهر و محل را سپرده ام که بگویند

به هر کجا که تو هستی خدا به پشت و پناهت

 

دعاترین دعاها همین دعای نگار است

امان بده که بمیرم به پای بقیت الاهت

 




      

در قرآن کریم به فراوانی از قیامت یاد شده‌است، این یادآوری گاه با برهان و گاه با آوردن مثالها بوده و سعی برآن بوده تا فهم آن را به ذهنها نزدیک سازد.

اِنّ الذین آمنوا والذینَ هادوا والنّصاری والصائبین مَنْ آمَنَ باللهِ والیومِ الآخِرِ و عَمِلَ صالِحاً فلهم اجرُهم عند رَبِّهم و لاخوفٌ علیهم و لا هم یحزنون (بقره/??)

«کسانی که ایمان داشتند و یهودیان و مسیحیان و ستاره پرستان و فرشته پرستان، هر که به خدا و روز قیامت ایمان داشته و کردار نیک انجام داده باشد، چنین افرادی پاداششان در پیشگاه خدا محفوظ بوده و ترسی بر آنان نیست و غم و اندوهی بدیشان دست نخواهد داد....»

در قرآن کریم با اسامی مختلفی از قیامت یاد شده‌است که در ادامه برخی از آنها را نام می‌بریم.

قیامت

«یوم القیامه» در آیات ?? انعام، ?? و?? مائده، ?? اسرا، ? و??حج، ?? اعراف، ?? مومنون، ?? نحل و برخی آیات دیگر آمده‌است. به معنای برانگیخته شدن پس از مرگ. قائم شدن و روز قیامت را بهمین جهت قیامت گویند که در آن وقت مردگان زنده شوند و قیام کنند و روز قیامت؛ روزی است که خلایق همه برای محاسبه محشور شوند.

[ویرایش] آخرت

و الدار آلاخره خیر للذین یتقون (اعراف/??)

[ویرایش] معاد

به قیامت، «معاد» گفته می‌شود، از آن جهت که «محل بازگشت» است؛ بازگشتن به جایی که قبلاً آنجا بود. معاد نزد اهل کلام حشر را گویند و آن دو قسم است: جسمانی و روحانی. مراد از معاد در کلمات متکلمان و فلاسفه بازگشت انسان است بعد از مرگ و حیات بعد از مرگ است و تصویر آن چنین است که انسان بعد از مرگ مجدداً زنده شده و در روزی که آن را روز معاد گویند به حساب اعمال وی رسیدگی و نیکوکاران پاداش نیکوکاری خود را گرفته و منعم شوند به نعم جاودانی و بدکاران به کیفر اعمال زشت خود برسند و مهذب شوند به عذاب جاودانی. یکی از مسائل مهم که از دیر زمان مورد توجه ادیان و متکلمان و فلاسفه قرار گرفته‌است همان مساله زندگی بعد از مرگ و معاد است. پیروان ادیان کلاً معتقد به زندگی بعد از مرگ بوده و یکی از اساسی ترین مسائل مذهبی به حساب می‌آورند. متکلمان که بحث و تحقیق آنها خارج از حدود مذاهب و شرایع نیست نیز مثبت معاد و زندگی بعد از مرگ اند. بطور کلی درمساله معاد سه نظر و فرض اظهار شده‌است:

الف - دهریان و لامذهبان و یا بی خدایان که منکرزندگی بعد از مرگ می‌باشند و گویند انسان بعد از تلاشی بدن محو و نابود می‌شود و آنچه باقی می‌ماند اجزاء وموادی است که تبدیل به اشیاء و موجودات دیگر می‌شود.

ب - کسانی که قائل به معاد و بازگشت نفوس و ارواحند و معاد جسمانی را منکر و مردود می‌دانند.

ج - صاحبان ادیان که قائل به معاد جسمانی بوده و گویند همانطور که خدای متعال دربدو امر انسان را آفریده‌است با همین بدن مجدداً می‌آفریند و ثواب و عقاب و کیفر و پاداش عاید به همین بدن مادی می‌شود. فلاسفه مسأله معاد جسمانی را مورد بررسی قرار داده و با اشکالاتی برخورد کرده‌اند که از جمله اصل مسلم نزد آنهاست که «المعدوم لایعاد» یعنی آنچه معدوم شود قابل اعاده و بازگشت نیست از این جهت باتوجه به تسلیم به دلایل عقلی متوسل به راههای حل دیگری شده‌اند. متشرعان و عده‌ای از متکلمان گویند خدا قادر است که همانطور که در ابتدا بندگان را آفریده‌است مجدداً بیافریند. فلاسفه مسأله را از نظر فلسفی مورد توجه قرار داده و هر یک نظر خاصی اظهار کرده‌اند بعضی قائل به معاد روحانی شده‌اند و بعضی قائل به تناسخ شده‌اند. قطب الدین گوید: و معدوم را اعادت نکندبعینه یعنی با جمیع عوارضی که مشخص او باشد که میان معاد و مستأنف الوجود فرقی است. شیخ الرئیس گوید: اثبات معاد از راه شریعت و اخبار و آیات آسان است و قسمتی از آن مدرک به عقل و قیاس و برهان است که سعادت و شقاوت ثابته برای نفس باشد و بعد از توضیح تفسیر مفصلی که در مورد سعادت و شقاوت داده بیان کرده‌است که سعادت و شقاوت و لذات بدنی مورد توجه حکما و اولیاء ا? و مقربین نیست و کمال مطلوب مقربین خیر و وصول به لذت حقیقی و خیر مطلق بوده و توجهی به لذات مادی بدنی ندارند و بنابراین معاد روحانی است و معاد جسمانی بدان ترتیب که مورد بحث فلاسفه‌است از راه عقل نمی‌توان ثابت کرد. ابوالبرکات بغدادی در این مورد بعد از ذکر مقدمات و بیان عقاید و نظریات مختلف و ادله منکرین معاد جسمانی، خود نتیجه گرفته‌است که معاد جسمانی است و ارواح مجدداً به ابدان بازگشت می‌کنند. شیخ اشراق گوید: اما اشقیاء مخلد در عناصر جسمانی و حجب ظلمانی می‌باشند و در آنجا معذب به عذاب دردناکند و سعداء و اولیأا? در حضرت ربوبی و عالم عقول متنعم به لذات روحانی اند و نفوس متوسطان به مثل معلقه بازگشت کنند و معاد آنها همین است. نفوس انسانی بعد از مفارقت از بدن بر پنج قسم اند زیرا که انوار اسفهبدیه یا آنکه در دو جنبه حکمت علمی‌و عملی کاملند و یا متوسط و میانه‌اند و یا در قسمت عمل کامل بوده و در قسمت علم ناقص اند و یا برعکس در جنبه علم کاملند و در جنبه عمل ناقص و یا در هر دو جنبه ? علم و عمل ناقص اند. نفوسی که از نوع اول باشند کامل در سعادتند و ازسابقین مقربین اند و نفوسی که از نوع دوم و سوم و چهارمند از متوسطان در سعادتند و هر چهار قسم از اصحاب یمین اند و قسم پنجم کامل در سعادت بوده و از اصحاب شمال اند. صدرالدین شیرازی سعی کرده‌است. مسأله را به همان طریق که شرایع بیان کرده‌اند به نحوی خاص به آن جنبه فلسفی دهد به طوری که نه قواعد فلسفی بر هم خورد و نه در اصول شرایع خللی وارد آید. او نه تنها برای انسان قائل به معاد وحشر است بلکه گوید تمام موجودات اعم از حیوانات و نباتات و جمادات و حتی هیولای اولی دارای معادند. وی اعتقاد به معاد را بر آن وجه که عامه مردم قائلند و جهال می‌گویند خوب است و اعتقاد به آن برای نظم اجتماعی مفید است زیرا بشر میل دارد که با همین وضعی که هست بدون کم و کاست مجدداً زنده شود و از نعم و لذایذمادی استفاده کند و اما اهل معارف و حقایق توجه به امور مادی و لذایذ حسی آن ندارند. وی برای اثبات معاد جسمانی بر آن نحو که خود گوید اصولی ذکر کرده‌است که خلاصه آن چنین است:

?- وجود در هر چیزی اصل در موجودیت است.

?- تشخص و مابه الامتیاز. هر چیزی عین وجود خاص آن چیز است.

?- طبیعت وجود قابل شدت و ضعف است بنفس ذات بسیطه خود.

?- هر مرکبی به صورت خود «هوهو» است و فعلیت هر مرکبی به صورتش می‌باشد نه به ماده اش.

?- وحدت شخصیه در هر موجودی بر وتیره و درجه واحده نیست مثلا وحدت شخصیه در مقادیر متصله عین متصلیت و امتداد است.

?- هویت بدن و تشخص آن به نفس است نه به جرم آن و از این جهت است که تشخص ابدان با وجود تغییرات و تبدلات همواره باقی‌اند.

?- قوت خیالی جوهر قائم بذات است نه حال در بدن و نه در اعضای آن و مجرد از این عالم طبیعی است و واقع در عالم جواهر و متوسط میان مفارقات عقلیه و طبیعیات است.

?- صور خیالیه قائم به نفس خودند مانند قیام فعل به فاعل نه قیام مقبول به قابل.

?- صور مقداریه و اشکال و هیآت جرمیه همانطور که از فاعل به مشارکت ماده قابله به حسب استعدادات و انفعالات آنها حاصل می‌شوند همانطور هم گاه از جهات فاعلیت و حیثیات ادراکیه حاصل می‌شوند بدون مشارکت ماده مانند وجود افلاک و کواکب از مبادی عقلی بر سبیل اختراع به مجرد تصورات و صور خیالیه صادره از نفس بواسطه قوت مصوره.

??- اجناس عوالم و نشآت آن با وجود کثرت آنها که به شمار و حصر در نمی‌آیند منحصر به سه عالمند: صور طبیعیة کائنه فاسده و صور ادراکیه حسیه مجرده از ماده و صور عقلیه و مثل الهیه، و نفس انسان را نیز این سه اکوان هست مثلاً انسان را دربدو کودکی وجود طبیعی است و بعد متدرجاً صفا یابد و لطیف شده و او را کون دیگری نفسانی حاصل می‌شود که کون انسان نفسانی اخروی است و در هر سه نشأت وحدت شخصیه او محفوظ می‌باشد و همان نشأت و کون نفسانی اخروی است که صالح برای بعث در قیامت است و او را اعضای نفسانیه‌است و کون دیگر، کون عقلی است که او را اعضای عقلی است و کون سوم است و ماحصل کلام آنکه قوت خیالیه آخرین کون انسان است در عالم طبیعت و اولین کون اوست در عالم آخرت.

[ویرایش] دیگر اسامی قیامت در قرآن که با کلمه یوم آغاز می‌شود

یَوم الدین؛ روز جزا (? حمد، ?? حجر، ?? صافات، ?? ذاریات، ?? و ?? و?? انفطار، ?? شعرا، ?? واقعه، ?? ص و...)

یَوم یَنظر المَراء ماقَدَّمَتْ یَداه؛ روزی که انسان به کارهای از پیش فرستاده‏اش می‏نگرد (نباء آیه ??)

یَوم تُبْلی السرائِر؛ روزی که پرده‏ها کنار می‏رود و اسرار فاش می‏شود (? طارق)

یَوم یکون الناسُ کالفَراش المَبْعوث؛ روزی که مردم همانند پروانه‏های پراکنده مبهوتند (? قارعه)

یَوم المَوعُود؛ روز موعد (? بروج)

یَوم یَفِرُّ المرء مِن اَخیه و اُمّهِ وَاَبیه؛ روزی که انسان از برادر و مادر و پدرش می‏گریزد (?? عبس)

یَوم الفَصْل؛ روز جدایی (?? صافات، ?? دخان، ?? نبا، ?? مرسلات و...)

یَوم لایَنْطِقون؛ روزی که کس سخن نمی‏گوید (?? مرسلات)

یَوم عَسیر علی الکافرین غیر یسیر؛ روز بسیار سخت و دردناک برای کافران نه آسان (? مدثر)

یوم عسر؛ روز دشوار (? قمر)

یَوم یَخرجُونُ مِن الاَجداث سِراعاً؛ روزی که مردم از گور شتابان بیرون می‏آیند (?? معارج)

یَومُ التغابُن؛ روزی که مردم در می‏یابند که در دنیا باخته‏اند (? تغابن)

یَومُ لاتملک نفسٌ لنفْس شَیئاً؛ روزی که هیچ کس مالک چیزی نیست (?? انفطار)

یَومُ لایُخْزی اللَّهُ‏النَّبی والذین آمنوا معه؛ روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان را خوار نمی‏کند (? تحریم)

یَومُ الجَمع؛ روزی که مردمان گرد می‏آیند (? شوری)

یَوم تَری المؤمنین و المؤمنات یَسمی‏ نورهم بین اَیْدیهم؛ روزی که زنان و مردان با ایمان برای اعمال شایسته‏شان با نور خویش که در پیش آنان است، حرکت می‏کنند (?? حدید)

یَوم معلوم؛ روزی که قطعی و حتمی است (?? شعرا)

یَوم مشهود؛ روزی که جملگی در آن حاضر شوند (??? هود)

یَوم یُدَعّون اِلی نارِجَهنّم دَعّا؛ روزی که تکذیب کنندگان معاد با شدّت و عنف به دوزخ پرتاب می‏شوند (?? طور)

یَوم الخروج؛ روزی که از گورها بیرون می‏آیند قبر (?? ق)

یَوم یسمعون الصیحة؛ روزی که فریاد رستاخیز را می‏شنوند (?? ق)

یَوم الخلود؛ روز جاودانگی (?? ق)

یَوم الخروج؛ روز رستاخیز (?? ق)

یَوم الوعید؛ روز تهدید (?? ق)

یَوم عظیم؛ روز بسیار بزرگ (?? انعام، ?? یونس، ?? زمر، ?? مریم، ?? اعراف، ?? احقاف، ??? و ??? و ??? شعرا)

یَوم عقیم؛ روز بدفرجام (?? حج)

یَوم الیم؛ روز بسیار دردناک (?? زخرف)

یَوم التَنّادِ؛ روزی که مردم یکدیگر را می‏خوانند (?? غافر)

یَوم الحساب؛ روزی که به حسابها می‏رسند (?? و ?? ص)

یَوم یقوم الحساب؛ روز محاسبه (?? ابراهیم)

یَوم یقوم الناس؛ روز رستاخیز مردم (? مطففین)

یَوم التَّلاق؛ روز ملاقات (?? غافر)

یَوم الازفة؛ روزی که نزدیک است (?? غافر)

یَوم الحَسَرة؛ روزی که حسرت‏ها دارد (?? مریم)

یَوم یَقوم الاشهاد؛ روزی که گواهان برای گواهی بر می‏خیزند (?? غافر)

یَوم یقوم الروح و الملائکه صفا؛ روزی که روح و ملائکه به صف می‌ایستند (?? نبا)

یَوم لابیع فیه و لاخُلَّه؛ روزی که داد و ستدها و روابط سودی ندارد (??? بقره)

یَوْمَ تبیضُّ وجوه و تَسودّ وجوه؛ روزی که چهره‏هایی سپید و چهره‏هایی سیاه گردد (??? آل عمران)

یَوم تقوم الساعه؛ روزی که رستاخیز برپا شود (?? و ?? و?? و ?? روم، ?? جاثیه)

یَوم البعث؛ روز رستاخیز (?? روم)

یَوم الوقت المعلوم؛ روز و وقت معلوم (?? حجر، ?? ص)

یَوما ثقیلا؛ روز گرانبار (?? انسان)

یَوم تشخص فیه الابصار؛ روز خیره شدن دیدگان (?? ابراهیم)

[ویرایش] منابع

?- قرآن کریم

?- لغت نامه دهخدا

?- فرهنگ علوم عقلی تألیف دکترسجادی

?- کشاف اصطلاحات الفنون




      
      
در پیامی به مناسبت سال جدید
رهبر معظم انقلاب سال 90 را سال جهاد اقتصادی نامیدند
جام جم آنلاین: رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملت ایران به مناسبت تحویل سال نو شمسی تصریح کردند: این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری می‌کنم و از مسئولان کشور و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه ‌اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری‌‍، رهبر معظم انقلاب در پیامی تلوزیونی خطاب به همه ملت ایران تحویل سال جدید شمسی را خطاب به ملت ایران تبریک گفته و برای همه ایرانیان آرزوی موفقیت و پیروزی در سال 1390 کردند.

متن کامل این پیام به این شرح است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال

عید سعید نوروز و فرا رسیدن بهار و سال نو را به همه‌ی هم‌میهنان عزیزمان در سراسر کشور و همچنین به همه‌ی ایرانیانی که در کشورهای دیگر، در سراسر جهان ساکن هستند و همچنین به ملتهای دیگری که برای نوروز ارزش و احترام قائل هستند، تبریک عرض میکنم. بخصوص تبریک میگویم به افراد و خانواده‌هائی که در خدمت کشور، در خدمت انقلاب و در خدمت نظام قرار دارند؛ خانواده‌ی شهیدان عزیز، جانبازان و خانواده‌های آنها، خانواده‌ی مأمورانی که در این روزها که همه در خانه‌های خود مجتمعند، آنها سر کارهای حساس و مهم خود حضور دارند و از حضور در خانواده‌های خود محرومند. امیدوارم به فضل و رحمت الهی ان‌شاءالله ملت ایران سال شاد و سرشار از برکت و نعمت را در پیش داشته باشند و در همه‌ی میدانها موفق و سربلند و پیروز باشند.

البته حوادث تلخی که در برخی از کشورها نسبت به مردم انجام میگیرد ـ در بحرین نسبت به مردم عزیز آنجا، در یمن، در لیبی ـ عید را بر ما گوارا نمیکند و مانع از این است که انسان شادی عید را بتمامه احساس کند. امیدواریم خداوند متعال برای این ملتها ـ ملت بحرین، ملت یمن، ملت لیبی ـ فرج عاجلی برساند و دشمنان ملتها را با عقوبت خود مجازات کند.

عید نشانه‌ی حرکت طبیعی انسان در طول سال و ماه و روز و شب است و چون این حرکت باید به سمت کمال و تعالی باشد، هر عیدی یک مقطعی است برای اینکه انسان بتواند یک مرحله‌ی جدیدی را آغاز کند. ما ملت ایران به توفیق الهی و به فضل پروردگار در سال 89  توانستیم کارهای بزرگی را  انجام دهیم. ما سال 89 را به نام «سال همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذاری کردیم. خوشبختانه در سرتاسر سال، این شعار تحقق عملی پیدا کرد. میتوانم ادعا کنم که یکی از شعارهائی که در طول این سالها بیشترین بهره را از توجه مردم و مسئولان و عمل آنها و انطباق وضعیت کشور با خود دارا بود و برد، همین شعار «همت مضاعف و کار مضاعف» بود، که واقعاً ملت و دولت خوشبختانه در این کار، در این حرکت سالیانه، همت مضاعف و کار مضاعف را نشان دادند. ما در زمینه‌های اقتصادی، در زمینه‌های سیاسی، در زمینه‌ی حضور عظیم و پرشکوه مردم در عرصه‌های مختلف سیاسی و انقلابی، در عرصه‌ی علم و فناوری و در عرصه‌ی سیاست خارجی، در بخشهای مختلف، خوشبختانه کارهای بزرگی را شاهد بودیم که هم مسئولین کشور، قوه‌ی مجریه، قوه‌ی مقننه و قوه‌ی قضائیه انجام دادند؛ بخصوص قوه‌ی مجریه در این دورانِ یکساله کارهای بزرگی را انجام دادند که از جمله‌ی آنها همین مسئله‌ی حساس و بزرگ هدفمندی یارانه‌ها‌ست، که این کار بزرگ را شروع کردند و امیدواریم ان‌شاءالله با موفقیت کامل این کار به انجام برسد.

آنچه که من از مجموع احساس میکنم، این است که  کشور ما بحمدالله در جاده‌ی پیشرفت و تعالی حرکت خوبی را آغاز کرده است. البته این حرکت که روز‌به‌روز هم شتاب بیشتری گرفته است، ناشی از زحمات و تلاشهای مسئولان و ملت در طول سالیان متمادی است؛ اما خوشبختانه این حرکت هرچه گذشته است، شتاب بیشتری پیدا کرده است. مثلاً در عرصه‌ی تولید علم، طبق آمارهائی که مراکز متخصص جهانی و مراکز بین‌المللی اعلام میکنند، مشارکت کشور ما در پیشرفت علمی و تولید علم در دنیا بیش از یازده درصد است؛ در حالی که ما یک درصد مردم دنیا هستیم و کشوری که بعد از ما در این منطقه بیشترین نصیب را داشته است، کمتر از شش درصد پیشرفت داشته است. بنابراین پیشرفت کشور در عرصه‌های مختلف بحمدالله خیلی خوب بوده است.  این حرکت شتاب‌آلود و همراه با جدیت و همت، ان‌شاءالله بایستی ادامه پیدا کند.

 آنچه که در عرصه‌ی مجموعه‌ی مسائل کشور انسان مشاهده میکند، که در سال 90 باید ما آن را وجهه‌ی همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جمله‌ی اساسی‌ترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابله‌ی با کشور ما، مسائل اقتصادی است. البته در عرصه‌ی فرهنگی هم فعالند، در عرصه‌ی سیاسی هم فعالند، در عرصه‌ی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصه‌ی اقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی که دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی کردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال کردند، به قصد این بود که یک ضربه‌ای بر پیشرفت کشور ما وارد کنند و آن را از این حرکت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را که انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میکنند. لذا این سال جاری را که از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه کنیم به اساسی‌ترین مسائل کشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه‌ی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.

توجه دارید که ما الان در این ساعت داریم وارد سومین سال دهه‌ی پیشرفت و عدالت میشویم. البته هم در زمینه‌ی پیشرفت و هم تا حدود زیادی در زمینه‌ی عدالت کارهای خوبی انجام گرفته است، لیکن حرکت ما باید به نحوی باشد که بتوانیم این دهه را به معنای حقیقی کلمه مظهر پیشرفت و مظهر استقرار عدالت در کشورمان قرار بدهیم. خوشبختانه با این حرکتی که در دنیای اسلام به ‌وجود آمده است، انسان احساس میکند که این دهه به توفیق پروردگار برای منطقه هم دهه‌ی پیشرفت و دهه‌ی عدالت خواهد بود.

امیدواریم خداوند متعال شما ملت عزیز را، شما مسئولان عزیز را، شما جوانان مؤمن و خوش‌روحیه و فعال و بااستعداد را مشمول لطف خود و مشمول ادعیه‌ی زاکیه‌ی حضرت بقیة‌الله (ارواحنا فداه) قرار بدهد. یاد شهدای عزیزمان را، یاد امام بزرگوار را گرامی میداریم و امیدواریم خداوند به برکت ارواح طیبه‌ی این بزرگواران ملت ایران را مشمول رحمت و فضل و برکت و رضوان و غفران خود قرار دهد.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته